۲۰۰۱: ادیسه فضایی(۱۹۶۸)، فیلمی علمی تخیلی از استنلی کوبریک است. کریستوفر نولان یکی از آنهایی ست که از کوبریک الهام گرفته و این را میشود در فیلم
اینترستلار(۲۰۱۴) دید. در فیلم کوبریک ماشینی وجود دارد به نام هال۹۰۰۰ که همه جا هست، همه چیز را میشنود، احساس میکند و در نهایت بدون هیچ اغماض یا رحم یا هرچه که بشود نامش را گذاشت، برای رسیدن به هدفش، تمام دوستانش را یک به یک از بین میبرد.
صدای هال۹۰۰۰(آتمخ) همان الهیات سینمایی ست و الهیات سینمایی نگاه و مفاهیم الهیاتی ست که سکولاریزه شده و به آن ماشین سپرده شده(آماشین).
ما باید هال۹۰۰۰(آماشین) را خاموش کنیم تا اوضاع را به دست گیریم. اما این آماشین برای ما چه معنایی دارد؟ کاپیتالیسم. کاپیتالیسم همان نظام سرمایهداری ست که امروز در قالب اقتصاد خرد نئوکلاسیک در فاز امپریالیستی همه را تحت سلطهی خودش در آورده و تمام جنایاتی که علیه ما مردم میکند را ابتدا طبیعی و بعد با قدمی فراتر از آن، مشروع جلوه میدهد. سوال نویسنده از خواننده این است: آیا در گذشته، قبل از ۱۷۷۰ میلادی، مردم برای گذران زندگی و فقیر نبودن کارگری میکردند؟ آیا مردم برای نمُردن، زیر دست عدهای دیگر که هیچ فرقی با آنها نمیکنند استثمار میشدند؟ آیا اساسا مفهومی به نام اوقات فراغت» وجود داشت؟ آیا این مفهوم حاصل رنجها و دردهاییست که از ارادهی انسانها و مناسبات قدرت نشات گرفته یا طبیعت زیستن است؟ مهمتر از همهی اینها چرا عدهای کارگر زاده میشوند و عدهای سرمایهدار؟ آیا این حاصل ارادهی خود انسانها و روابط قدرت کاپیتالیستی ست یا طبیعت؟
ما برای انسانی زندگی کردن باید خودمان را از زیر یوغ کاپیتالیسم بیرون بکشیم.
بهتر است جای نگه داشتن فلسفه در چهاردیواری تنگ و احمقانهی دانشگاهها، متوجه گره خوردن حیات فلسفه به نافلسفه شویم تا بنیاد این مبارزه علیه سرمایهداری را کشف کنیم و بعد آن را به عرصه فرهنگ و ت و جامعه ببریم تا برایند نیروهای به ستوه آمده از فلاکت، علیه برایند قدرت سرمایهداران شود.
درباره این سایت